فولادپلاس، رسانه ی گروه فولاد مبارکه

۱۴۰۴-۰۹-۲۶ ۲۰:۳۴

آغاز همکاری ویژه فولاد مبارکه با شرکت‌های دانش‌بنیان، فناور و استارت‌آپ‌ها

شرکت‌های دانش‌بنیان فولاد مبارکه

رئیس و عضو هیئت عامل صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری معتقد است که مفهوم دانش بنیان درزمانی محقق می شود که شرکت ها عمق فناوری بیشتری پیدا کنند و این عمق در نهایت به تولید علاوه بر دست یابی به دانش فنی، به ارزش افزوده تبدیل شود، وی معتقد است شرکت‌های دانش‌بنیان فولاد مبارکه در شبکه فناوری کشور نقش موثر و سازنده ای دارند و به شرکت های دانش بنیان و بنیان فناوری و نوآوری کشور انسجام می دهد، گفت‌وگوی زیر به بررسی دیدگاه ایشان در حوزه شرکت های دانش بنیان، ضرورت ها و نیازها و توانمندی شرکت فولاد مبارکه در بهره مندی از این ظرفیت عظیم می پردازد.

نقش شرکت‌های بزرگ در دانش‌بنیان شدن تولید کشور چیست؟

شاید بهتر باشد ابتدا دانش‌بنیان ‌شدن تولید در کشور را معنا کنیم. دانش‌بنیان‌ شدن تولید به این معناست که تولید اتکای بیشتری به فناوری پیشرفته پیدا کند. ما می‌دانیم که استفاده از فناوری پیشرفته، به خلق ارزش‌افزوده بیشتر منجر می‌شود و برعکس، عدم استفاده از فناوری روز باعث می‌شود محصول رقابت‌پذیر نباشد؛ اما این کافی نیست. در تولید دانش‌بنیان، منشأ دانش و فناوری پیشرفته هم مهم است.
تولید دانش‌بنیان یعنی تولید به کمک فناوری پیشرفته؛ اما نه فناوری پیشرفته مبتنی بر واردات ماشین‌آلات، بلکه فناوری پیشرفته مبتنی بر فناوری به‌دست‌آمده در شرکت‌ها. یک شرکت صنعتی می‌تواند با اتکا به ماشین‌آلات وارداتی روز، از فناوری پیشرفته برای تولید بهره‌مند شود و طبیعتاً ارزش‌افزوده بیشتری خلق کند؛ اما وقتی از مفهوم «دانش‌بنیان» سخن به میان می‌آید، مراد ما این است که شرکت باید عمق فناوری بیشتری پیدا کرده و از سطح اپراتوری ماشین‌آلات فراتر رفته باشد.+

توانایی کار کردن با ماشین‌آلات پیشرفته را نباید دست‌کم گرفت؛

اما ارزش‌افزوده بیشتر نصیب بنگاه‌هایی می‌شود که عمق فناوری بیشتری دارند؛ مثلاً می‌توانند ماشین‌آلات را تعمیر و نگهداری کنند، یا فراتر از آن، تغییرات جزئی در ماشین‌آلات یا فرایند تولید بدهند. بیشترین ارزش‌افزوده وقتی اتفاق می‌افتد که شرکت به توان «طراحی» دست پیدا کند. یعنی بتواند فرایندها، خطوط تولید، و تجهیزات و ماشین‌آلات تولید را طراحی کند و به عبارتی، به دانش فنی تولید دست پیدا کند.

اجازه دهید مثالی بزنیم. صنعت مسافربری هوایی ما، کار خود را با خرید هواپیماهای مسافری از خارج کشور آغاز کرد. حمل‌ونقل مسافر با این هواپیماها به دانش بالایی نیاز داشت که ایرلاین‌ها آن را به دست آوردند؛ اما عدو سبب خیر شد و با وضع تحریم‌ها، صنعت هوایی ما به‌تدریج به سطوح عمیق‌تری از دانش دست یافت. ما ابتدا توانستیم تعمیر و نگهداری هواپیماها را انجام دهیم و سال‌هاست که به دانش تعمیرات اساسی یا اورهال موتور هم دست یافته‌ایم. البته از این سطح عمیق‌تر هم وجود دارد که همان دانش طراحی یک هواپیما و اجزای آن است. در این زنجیره، بیشترین ارزش‌افزوده نصیب کسانی می‌شود که عمق فناوری بیشتری دارند.

حالا با این مقدمه می‌توانیم به سؤال مطرح‌شده بهتر پاسخ بدهیم.

شرکت‌های بزرگ صنعتی از سه طریق می‌توانند در دانش‌بنیان ‌شدن تولید در کشور نقش داشته باشند. نقش اول آن‌ها، ناظر به توسعه فعالیت‌های دانش‌بنیان و به‌ویژه تحقیق و توسعه (R&D) در خود این شرکت‌ها به‌عنوان یک کسب‌وکار است. برای مثال فولاد مبارکه به‌عنوان یک شرکت بزرگ، رأساً می‌تواند با هدف توسعه فناوری‌های موردنیاز، به تحقیق و توسعه بپردازد.

هرقدر این شرکت‌ها منابع بیشتری به تحقیق و توسعه اختصاص دهند و تحقیق و توسعه بیشتری انجام دهند، سهم محصولات و خدمات دانش‌بنیان در درآمد آن‌ها افزایش پیدا می‌کند. تولید آن‌ها دانش‌بنیان‌تر می‌شود. البته باید توجه کنیم که فناوری بر دو قسم است: فناوری محصول که در محصول شرکت تبلور پیدا می‌کند و فناوری فرایند که خود را در ارتقای فرایندهای تولید نشان می‌دهد. اما هرچه باشد، وقتی فعالیت‌های تحقیق و توسعه در شرکت تقویت شود، ارزش‌افزوده بیشتری نصیب شرکت می‌شود.

نقش دوم این شرکت‌ها در تولید دانش‌بنیان، وقتی پررنگ می‌شود که یک زنجیره تأمین دانش‌بنیان یا بهتر بگوییم، شبکه نوآوری حول خود شکل می‌دهند؛ برای مثال، در حال حاضر ده‌ها و بلکه صدها شرکت در شبکه نوآوری شرکت بزرگی مانند فولاد مبارکه قرار دارند. فولاد مبارکه به این شبکه بزرگ جهت و انسجام می‌دهد و آن را به‌لحاظ توان توسعه فناوری، ارتقا می‌دهد. در اینجا، شرکت بزرگ صنعتی مانند یک لوکوموتیو به پیشران فعالیت‌های دانش‌بنیان در زنجیره تأمین یا شبکه نوآوری خود تبدیل می‌شود.

شرکت‌های دانش‌بنیان فولاد مبارکه – بنگاه‌های بزرگ، با اتخاذ اهداف بلندپروازانه،

توسعه فناوری را به زنجیره تأمین یا شبکه نوآوری خود تحمیل می‌کنند. در واقع آن‌ها را ناگزیر می‌کنند که به‌لحاظ فناوری قد بکشند و به فناوری‌های پیشرفته‌تری دست یابند. در اینجا شرکت‌های بزرگ صنعتی حکم بازار را برای شرکت‌های دانش‌بنیان کوچک‌تر ایفا می‌کنند. این رابطه، یک رابطه «برد-برد» است. هم شرکت بزرگ صنعتی از فناوری‌ها و نوآوری‌های شرکت‌های کوچک نفع می‌برد و هم کوچک‌ترها از این طریق به بازار و منفعت اقتصادی می‌رسند.

این شرکت‌های بزرگ صنعتی نقش سومی هم می‌توانند در توسعه فعالیت‌های دانش‌بنیان در کشور ایفا کنند. آن وقتی است که این شرکت‌ها که منابع مالی قابل‌توجهی در اختیار دارند. بخشی از این منابع را در شرکت‌های دانش‌بنیان کوچک سرمایه‌گذاری می‌کنند. اینجا لزوماً شرکت دانش‌بنیان کوچک در زنجیره تأمین یا شبکه نوآوری شرکت بزرگ قرار نمی‌گیرد و بده‌بستان فناورانه بین آن‌ها شکل نمی‌گیرد. بلکه هدف شرکت بزرگ از این سرمایه‌گذاری بیشتر رنگ‌و‌بوی اقتصادی دارد. امروز ما در کشورمان شرکت‌های بزرگ متعددی در صنایع و بخش‌های مختلف می‌بینیم که به‌قصد انتفاع مالی، در شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. نه‌تنها خودشان منتفع می‌شوند، بلکه به توسعه فعالیت‌های دانش‌بنیان در کشور هم کمک می‌کنند.

امکاناتی که تأسیس CVC برای شرکت‌های بزرگ (فولاد مبارکه) و شرکت‌های کوچک (سرمایه‌پذیران) فراهم خواهد کرد چیست؟

همان‌طور که اشاره شد، شرکت‌های بزرگ با دو هدف می‌توانند در شرکت‌های دانش‌بنیان کوچک‌تر سرمایه‌گذاری کنند. اهداف راهبردی که مستلزم بده‌بستان فناورانه و نوعی همکاری بین بزرگ و کوچک است و اهداف مالی که بیشتر (یا حتی صرفاً) جنبه مالی دارد.  چه‌بسا هیچ همکاری فناورانه‌ای بین دو طرف رخ ندهد.

معمولاً شرکت‌های بزرگ وقتی به سراغ تأسیس CVC می‌روند که بیشتر به دنبال اهداف راهبردی و کمتر به دنبال اهداف مالی هستند. واحد سرمایه‌گذاری جسورانه شرکتی یا همان CVC، یک شرکت بزرگ را قادر می‌سازد از پیشرفت‌های فناوری و آخرین نوآوری‌ها به‌موقع مطلع شود. واحدها یا طرح‌های سرمایه‌پذیر را با مجموعه‌ای از معیارهای فنی، اقتصادی و مالی ارزیابی کند. مناسب‌ترین‌ها را انتخاب کند، با آن‌ها مذاکره کند و به توافق برسد. در قالب سرمایه‌گذاری به آن‌ها منابع مالی تزریق کند، از سایر دارایی‌های راهبردی خود به‌جز منابع مالی مانند شبکه، کانال‌های توزیع، برند، تجارب فنی و… در توسعه و تجاری‌سازی این طرح‌ها بهره بگیرد، آن‌ها را به شبکه نوآوری خود بیفزاید و از منافع راهبردی و مالی این اتفاق منتفع شود.

واحد CVC به یک شرکت بزرگ کم‌وبیش اطمینان می‌دهد که مناسب‌ترین فناوری‌ها، طرح‌ها و تیم‌های فناور و نوآور را به‌موقع شکار می‌کند. آن‌ها را در مدار نوآوری شرکت بزرگ قرار می‌دهد و شبکه نوآوری شرکت بزرگ را غنی و غنی‌تر می‌کند.

شنیده شده فولاد مبارکه توافقی برای تاسیس CVC و PE با صندوق نوآوری داشته است. تأثیر این حرکت و انگیزه در اکوسیستم نوآوری کشور چه خواهد بود؟

نفس این خبر که به معنای تجهیز و تزریق منابع جدید به زیست‌بوم فناوری و نوآوری کشور است، برای پژوهشگران و فناوران، دانشجویان، فارغ‌التحصیلان، اعضای هیئت‌علمی و برای همه کسانی که در سمت عرضه فناوری ایستاده‌اند، خبر مسرت‌بخش و امیدآفرینی است. منابع مالی شاه‌کلیدی توسعه فناوری و نوآوری و حلال همه مشکلات نیست، اما بدون منابع مالی هم نمی‌شود کاری از پیش برد. اما این خبر یک معنای دیگر هم دارد و آن این است که فولاد مبارکه قصد دارد بیش‌ازپیش باب همکاری با شرکت‌های دانش‌بنیان، فناور و استارت‌آپ‌ها را بگشاید.

تفسیر این خبر در سمت عرضه این است که امکان اضافه شدن و پذیرفته شدن در شبکه نوآوری فولاد مبارکه فراهم‌تر از قبل است. همچنین این است که ما می‌توانیم به دارایی‌های راهبردی فولاد مبارکه دست پیدا کنیم؛ از شبکه فروش فولاد مبارکه، برند آن، تجهیزات و خطوط تولید آن، نیروی انسانی باتجربه آن و کانال‌های توزیع آن استفاده کنیم. سرمایه‌گذاری جسورانه در قالب CVC که فقط پول نیست. همه این‌ها را در برمی‌گیرد و اهمیت آن‌ها ابداً از پول کمتر نیست.
رویکرد صندوق نوآوری در تعامل با شرکت‌های بزرگی مانند فولاد مبارکه بر چه مبنایی است؟

صندوق نوآوری و شکوفایی مأموریت خود را تکمیل نظام تأمین مالی فناوری می‌داند. در واقع صندوق نوآوری، گرچه خود به‌عنوان یک نهاد مستقل باید به‌طور مستقیم به تأمین مالی شرکت‌های دانش‌بنیان بپردازد، اما از آن مهم‌تر، باید تضمین کند که منابع لازم برای توسعه فناوری و نوآوری در قالب ابزارهای مختلف، در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت‌ها، در حوزه‌های گوناگون صنعت و فناوری وجود داشته باشد. این بدان معناست که صندوق نوآوری و شکوفایی فقط به دنبال تقویت منابع خود نیست و نباید باشد، بلکه تلاش می‌کند منابع دیگری به‌جز منابع خود را به سمت زیست‌بوم فناوری و نوآوری کشور روانه کند.

پس صندوق از ایجاد CVC یا PE توسط شرکت‌های بزرگ و صنعتی استقبال می‌کند؛

بنابراین صندوق می‌کوشد با شناساندن توانمندی‌های شرکت‌های دانش‌بنیان و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری و نوآوری به شرکت‌های بزرگ، آن‌ها را به سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها و به‌طورکلی در این حوزه ترغیب کند. منابع صندوق به‌عنوان یک نهاد عمومی باید جایی به کار گرفته شود که منابع دیگری وجود ندارد.
خوشبختانه قانون جهش تولید دانش‌بنیان که سال گذشته از سوی مجلس شورای اسلامی به دولت ابلاغ شد، با سازوکارهایی مانند اعتبار مالیاتی، انگیزه شرکت‌های بزرگ صنعتی ما برای سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری و نوآوری را مضاعف کرده است.

صندوق همچنین تلاش می‌کند با برگزاری رویدادهای تبادل فناوری، ظرفیت‌های زیست‌بوم فناوری و نوآوری کشور را به شرکت‌های بزرگ صنعتی بشناساند و به شبکه‌سازی بین آن‌ها کمک کند. یکی دیگر از خدمات صندوق به شرکت‌های بزرگ و به‌ویژه واحدهای CVC آن‌ها، برگزاری رویدادهای جذب سرمایه است که طرح‌های سرمایه‌پذیر جذاب را شناسایی، ارزیابی و به آن‌ها معرفی می‌کند.