غلامرضا کمالی
هدف اقتصاد پایدار، تعادل میان رشد و شکوفایی اقتصادی با موضوع محیطزیست و استفاده متعادل از منابع است، ضمن آن که این بینش نگرشی نیز به انسان و جامعه دارد؛ با این مضمون که رشد و شکوفایی اقتصادی بهتنهایی میسر نیست و در کنار محیطزیست، جامعه و انسان معنا مییابد
سال ۱۴۰۲ واحد مدیریت فراوری ضایعات فرایندی در مجتمع فولاد مبارکه با هدف پرداختن به موضوعات اقتصاد چرخشی، اقتصاد پایدار و همچنین ایجاد یکپارچگی در فعالیتهای حوزه پسماند و ضایعات تشکیل شد. مجتمع فولاد مبارکه بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد هم در حوزه مصرف و هم در حوزه فراوری و بازچرخانی ضایعات بهویژه ضایعات فلزی و ضایعات غیرفلزی برنامههای خاص خود را دارد. بنابراین جهت دستیابی به اهداف اقتصاد چرخشی؛ لازم دیده شد تا مدیریتی یکپارچه و قوی در این حوزه برقرار شود.
ریشههای این نوع رویکرد به مفاهیم اقتصاد پایدار (Sustainable Economy) یا توسعه پایدار (Sustainable Development) برمیگردد. نگرشهایی که در گذشته و در دنیا وجود داشت، تنها رشد اقتصادی را مدنظر قرار میداد. پس از انقلاب صنعتی آنچه توجه سرمایهگذاران را بهخود جلب میکرد، فقط کسب منافع اقتصادی بود. پس از گذشت سالها اما، صاحبنظران متوجه شدند که این نوع تفکر و نگرش نسبت به مباحث اقتصادی و فرایندهای حاکم بر آن، تخریب محیطزیست و نابودی منابع را درپی دارد و در واقع، نگاهی کوتاهمدت به منفعت اقتصادی است. بنابراین مفهوم اقتصاد چرخشی از حدود ۵۰ سال پیش در دنیا مطرح شد، مجامع بینالمللی متعددی در این زمینه برگزار شد و موضوعات آن بهصورت اهداف بلندمدت در سیاستگذاریهای کلان اروپا و آمریکا راه یافت و برای آن برنامهریزیهایی انجام گرفت.
در حقیقت، هدف اقتصاد پایدار، تعادل میان رشد و شکوفایی اقتصادی با موضوع محیطزیست و استفاده متعادل از منابع است، ضمن آن که این بینش نگرشی نیز به انسان و جامعه دارد؛ با این مضمون که رشد و شکوفایی اقتصادی در دراز مدت بهتنهایی میسر نیست و در کنار محیطزیست، جامعه و انسان معنا مییابد. این موارد جزء محورهای توسعه و اقتصاد پایدار است و این نوع دیدگاه، رشد و شکوفایی اقتصادی را برای طولانیمدت در نظر دارد. در واقع، حفظ منابع و محیطزیست برای نسلهای آینده، از اهداف اقتصاد چرخشی و اقتصاد پایدار به شمار میروند.
نگرشی که پیشتر در دنیا وجود داشت بر پایه اقتصاد خطی بود و براساس آن از مواد اولیه مورد نیاز استفاده و تولید انجام میشد. سپس ضایعات ناشی از تولید دپو یا دور ریخته میشدند. امروز اما این مفهوم تغییر کرده و بهسمت اقتصاد چرخشی رفته است، تا بتواند بهطور پایدار به منافع نسلهای آینده و حفظ محیطزیست در طولانیمدت کمک کند و همزمان رشد اقتصادی را نیز بههمراه داشته باشد.
امروزه این موضوع در اروپا، امریکا و ژاپن پیگیری میشود و آنها در این خصوص اسناد بالادستی مشخصی دارند. باتوجه به آنکه مجتمع فولاد مبارکه، خط مقدم نظامهای مدیریتی کشور بهشمار میرود و در بیشتر زمینهها سرآمد است، در این حوزه نیز پیشرو بوده و با ایجاد واحد فراوری ضایعات در صدد سیر در مسیر اقتصاد پایدار و حفظ و حراست از منابع محیط زیست و اجتماع برآمده است.
در فرایند تولید از سنگ معدن تا محصولات نهایی همواره مقدار زیادی پسماند صنعتی تولید میشود. هدف و مأموریت ما، بهکارگیری مجدد و استفاده بهینه از منابع است. مأموریت و رسالت ما در مفاهیم توسعه پایدار، اقتصاد پایدار و اقتصاد چرخشی نهفته است. در نتیجه، همزمان که به فکر ارتقاء کمی و کیفی محصولات فولادی هستیم، میبایستی به فکر استفاده مجدد از ضایعات نیز باشیم و از این مسیر هم به محیطزیست و هم به جامعه خود خدمت کنیم. در واقع، مأموریت اصلی ما پیادهسازی نگرش اقتصاد چرخشی و بهطور خلاصه استفاده بهینه از منابع ورودی کارخانه است
ضایعات فرایندی از نظر ارزش قراضهها و پسماندها، به سه دسته کلی قراضههای پرارزش، قراضههای کمارزش و قراضهها و پسماندهای هزینهبر تقسیم میشوند، یعنی قراضههای دسته سوم نه تنها ارزشی ندارند بلکه برای امحای آنها باید هزینه نیز صرف شود. در سال ۱۴۰۲ در فرآیند تولید فولاد، حدود ۴۵۰ هزار تن قراضه فلزی تولید شد، که در دسته اول یعنی قراضههای پرارزش جای داشتند و بهراحتی و با انجام فرایندهای مختصر به چرخه تولید باز میگردند. همچنین مجتمع فولاد از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ حدود ۳۷ میلیارد تومان برای امحاء پسماندهای ویژه هزینه کرده است.
در دستهبندی کلی دیگر و بر اساس ماهیت، حوزه ضایعات فرآیندی در مجتمع فولاد به پنج دسته اصلی تقسیم میشود: نخست، سرباره؛ دوم، ضایعات فلزی؛ سوم، نرمهها و غبارات و ریزدانهها و لجنهای حاصل در فرآیند تولید فولاد؛ چهارم، ضایعات نسوز؛ و پنجم پسماندهای صنعتی عمومی و تخصصی. در واقع، وظیفه ما تعامل و بهکارگیری مفاهیم اقتصاد چرخشی در این پنج حوزه است. در مجتمع فولاد مبارکه عمدتا دو نوع سرباره شامل سرباره کوره قوس الکتریکی و سرباره کوره پاتیلی تولید میشود. میزان تولید سرباره به میزان تولید فولاد وابسته است. در سال ۱۴۰۲ حدود ۷٫۳میلیون تن فولاد تولید شده که منجر به تولید ۲٫۴ میلیون تن سرباره شده است که البته قسمتی از آن فرآوری و در پروژههای عمرانی مصرف شده یا به فروش رفته است. ضایعات فلزی نیز شامل خرسک و شلاکه، ته تاندیش، اسلب و سروته اسلب، همچنین سرقیچی و ورقهای برگشتی از نورد است. تولید ۷٫۳ میلیون تنی فولاد در سال ۱۴۰۲همچنین منجربه تولید حدود ۱۲۰هزارتن غبارهای بگهاوس فولادسازی، ۲۵هزار تن غبارهای شارژ مواد، حدود ۱۰۰هزار تن پوسته اکسیدی در نواحی نورد گرم و ریختهگری، ۵۰ هزار تن ضایعت سنگ آهن و ۹ هزارتن پودر اکسیدی اسید شویی شده است. در دسته لجنها نیز لجن کلاریفایر نورد گرم به میزان ۱۵هزار تن، لجن واحد ۲۱ به میزان ۲۰هزار تن، لجن احیا واحد شهید خرازی ۱۲۰ هزار تن، لجن واحد احیامستقیم ۱۷۰ هزار تن و لجن احیا سبا نیز به میزان ۸۰ هزار تن در سال تولید میشوند. طیف زیادی از لجنها نیز در نورد سرد وجود دارد. هرچند میزان آنها از نظر تناژ کم است، ولی از تنوع بالایی برخوردار است. نکته مهمی که در ارتباط با لجنها و نرمههای مورد اشاره لازم است تاکید شود این است که در حال حاضر بسیاری از نرمهها و لجنهای گفته شده در فرآیندهای کنونی تولید، بازچرخانی میشوند. همچنین در نظر داریم مواردی که بازچرخانی نمی شوند را نیز شناسایی و با همکاری نواحی تولیدی امکان بازیافت و استفاده مجدد آنها را در فرآیند تولید بررسی و عملیاتی کنیم. برای مواردی هم که در چرخه تولید کنونی قابل بکارگیری نیستند درصدد هستیم تا کاربریهای دیگری در بیرون از صنعت فولاد شناسایی شود.
علاوهبراین، حوزه دیگر فعالیت ما پسماندهای عادی و پسماندهای صنعتی عمومی و تخصصی از قبیل روغن و گریسهای ضایعاتی، پسماندهای رستورانی و پسماندهایی همچون چوب، کاغذ، کارتن، پلاستیک، پشم شیشه، پشم سنگ و … است. لازم به توضیح است که فولاد مبارکه با جمعیت عظیم و گستردهای که دارد، مقدار زیادی پسماند رستورانی و دیگر پسماندهای عادی به شکل شامل مقوا، کارتن، پلاستیک و گونی تولید میکند که این میزان پسماندها، حجم بسیاری دارند و میبایستی برای برگرداندن به چرخه طبیعت و استفاده مجدد مدیریت شوند. بحث اصلی که در این رابطه وجود دارد مدیریت این پسماندهاست، اینگونه نیست که تلاش کنیم تا بهطور مستقیم در خود مجتمع فولاد به فرآوری همه آنها ورود پیدا کنیم. بسیاری از این پسماندها، به بخش خصوصی و شرکتهای بیرون از مجتمع فولاد مبارکه تحویل میشوند تا فراوری شوند یا از آنها بهعنوان مواد اولیه در فرآیند تولید دیگر محصولات استفاده شود.
در سال ۱۴۰۲، در حوزه غبارهای متریال هندلینگ، حدود ۳۰هزار تن غبار شارژ مواد فراوری شده و به چرخه تولید بازگشت. حدود ۲۷۰هزار تن از قراضههای فلزی نیز فراوری و برای استفاده مجدد در چرخههای تولید آماده شدند. در حوزه سرباره، از مقدار ۲/۲ میلیون تن سربارهای که وجود داشت، حدود ۵۰۰ هزار تن فرآوری شد و برای مصرف مجدد در پروژههای عمرانی داخل و همچنین در مصرف کارخانههای سیمان خارج از مجتمع ارسال گشت.
از دیگر فعالیتهای سال ۱۴۰۲ با موضوع دانشی؛ تهیه اطلس جامع از پسماندهای مجتمع فولاد است که در نوع خود، کار بزرگی بود و برنامه داریم تا امسال نیز آن را ادامه دهیم. مجتمع فولاد از فرایند سنگ معدن تا محصولات نهایی ورقهای پوششدار، تنوع کاملی از پسماندها فرآیندی را دارد. کارخانههای دیگر فولادی ممکن است تنها بیلت تولید کنند و برای مثال نورد نداشته باشند، یا نورد داشته باشند و اسلبسازی یا بیلتسازی نداشته باشند. بنابراین شاید بتوان گفت که مجتمع فولاد مبارکه ازنظر تنوع خطوط تولید بینظیر است و بههمان میزان، تنوع پسماند هم در آن بسیار است. بنابراین اگر اطلس جامع پسماندهای فولاد، تهیه و تدوین شود، میتوان از آن بهعنوان کاری سرآمد و اساسی در ایران و حتی در دنیا نام برد، امیدوارم امسال بتوانیم از این اطلس رونمایی کنیم.
در این مسیر برای برخی از ضایعات، نگاهی مدیریتی ایجاد کردیم. در واقع، فاز نخست، شناسایی کلیه پسماندها را داشتیم و فازهای بعدی که در اطلس جامع به آن اشاره شد، پیرامون یافتن راه حلهای مختلف برای هر کدام از آنهاست. برای تمامی پسماندها نیز راه فراوری ارائه شده است، بسیاری از آنها تعیینتکلیف شدهاند و فراوری برخی نیز در حال بررسی است. اکثر فرایندها نوآورانه و البته مرتبط با تحقیق و توسعه هستند؛ از این جهت واحد تحقیق و توسعه را درگیر پروژههای فراوری ضایعات کردیم که این موضوع با استقبال آنها هم روبهرو شد. امیدواریم که سالبهسال و ماهبه ماه درصد فرآوری و باز چرخانی در ضایعات و پسماندها افزایش دهیم.
از چالشهای مهم ما، موضوعات زیستمحیطی است. همانطور که جامعه بهسمت ترقی و پیشرفت میرود، نگاههای مترقی زیستمحیطی و انتظارات در این حوزه نیز بالاتر میرود. یعنی انتظاراتی که امروز سازمان محیطزیست از ما دارد با انتظارات ۱۰ سال قبل بسیار متفاوت است. در واقع، انتظارات کنونی بالا رفته است، از طرفی مانند سایر سازمانها، محیطزیست نیز نگاهی مدیریتی پیدا کرده و سازمانیافتهتر شده است. به همین دلیل نمیتوان بهراحتی به موضوع فروش پسماندها وارد شد و میبایستی از استانداردهای آن سازمان تبعیت کرد.
این مسئله کار را پیچیده کرده و نیاز به سرمایهگذاری و توسعه در بخش فراوری ضایعات را ضرورت بخشیده است؛ بهطوریکه روند فراوری ضایعات، خود سبب آلودگی محیطزیست نشود. در واقع، این موضوع یکی از بزرگترین چالشهای ماست که البته با روی باز از آن استقبال کردیم، در واقع نگاهمان نسبت به این چالش همیشه مثبت بوده و تابع الزاماتی بودهایم که سازمان محیط زیست برایمان تعریف کرده است.
در بعضی از موارد، پسماندهایی که تولید میشوند در رقابت با منابع طبیعی هستند. برای مثال؛ سربارههای ما در پروژههای عمرانی رقیبی جدی و قدیمی مثل سنگدانههای طبیعی دارند که از طریق کوهشکنی ایجاد میشوند. از لحاظ تحقیقاتی اثبات شده که میتوان از سربارههای کارخانه در بسیاری از پروژههای سنگین و عمرانی مثل زیرسازی جاده، باندهای فرودگاه، روسازیهای بتنی، قطعات پیشساخته بتنی و .. استفاده کرد، اما در این مسیر چالش حملونقل وجود دارد، یعنی حملونقل این مقدار از سرباره تولیدی مجتمع فولاد تا شعاعهای بیشتر از ۸۰ کیلومتر موجب میشود که بکارگیری این نوع ضایعات در کاربردهای اصلی خود ازلحاظ اقتصادی، مقرونبهصرفه نباشد. در چنین شرایطی لازم است که قوانین بالادستی از فعالیتهای محیطزیستی و فعالیتهای اقتصاد چرخشی حمایت کنند. البته بحث در این حوزه بسیار مفصل است.
چالش دیگر ما فرهنگی است. در حقیقت، فرهنگ استفاده از ضایعات و همچنین فرهنگ تولید کمتر ضایعات باید بین مدیران تولیدی و همینطور در سطح جامعه نهادینه شود. برای مثال؛ در شرایطی که ما میتوانیم از سرباره کوره در پروژههای عمرانی استفاده کنیم، چرا از مصالح طبیعی استفاده کنیم. دراینصورت، ما به یک روش و آنها هم به روشی دیگری، محیطزیست را تخریب میکنند. در چنین مواردی به قوانین بالادستی نیاز است تا اجازه سرمایهگذاری برای بعضی از تأسیسات و کارخانهها را محدود و آنها را به استفاده از ضایعات تولیدی خود مانند سرباره ملزم نماید. در واقع، در حوزه فراوری و بهکارگیری ضایعات فقط مباحث فنی مطرح نیست بلکه یکی از موضوعات مؤثر در این حوزه، موضوعات فرهنگی هم در سطح جامعه و هم در سطح مدیران است. مسئولیت این فرهنگسازی نیز بر دوش ماست و اگرچه شاید نتوانیم صددرصد جامعه را فرهنگسازی کنیم، ولی در سطح خود و مجتمع فولاد این کار را آغاز و برای آن برنامهریزی کردهایم.
مسئله دیگری که باید مورد اشاره قرار داد این است که در موضوع مدیریت پسماند جای خالی حوزههای بازارسازی و بازاریابی نیز بهشدت احساس میشود و این موضوع یکی از چالشهای اساسی ماست. در این مسیر مراوداتی انجام شده و ارتباطاتی شکل گرفته است. برای مثال؛ در مورد مباحث فرهنگی و بازاریابی، تعاملاتی با شهرداری صورت گرفته و دستاوردهایی هم حاصل شده است. ازجمله اینکه محصولات سربارهای و سنگدانههای مجتمع فولاد مبارکه در اختیار شهرداری اصفهان قرار داده شد و مورد استقبال این ارگان قرار گرفت و درحالحاضر هم طبق یک تفاهمنامه، شهرداری اصفهان تقاضای ۵۰هزار تن سنگدانههای سربارهای داشته است که مشغول تهیه و ارسال آن به اصفهان و سازمان عمران شهرداری اصفهان هستیم. امیدواریم این حوزه توسعه پیدا کند. این مساله نمونه بارزی از اقتصاد پایدار است که نهتنها نگرش توسعه اقتصادی در آن ملحوظ است بلکه جامعه، انسان و محیطزیست را هم مدنظر قرار داده و در تعامل با شهرداری این مصداق ظهور و بروز پیدا کرده است.
طرحهایی را در زمینه تولید کوچکسازی خرسک آغاز کردیم. همینطور پروژه اتاقکهای متحرک مجهز به غبارگیر برای برش قراضههای سنگین خرسک و تاندیش کلید خورده و قرار است مرحله عملیاتی آن طی سال جاری آغاز شود. بهرهبرداری این پروژهها میتواند نقش مهمی در بالابردن میزان فراوری ضایعات در مجتمع فولاد داشته باشد.
طرحهایی را در زمینه تولید کوچکسازی خرسک آغاز کردیم. همینطور پروژه اتاقکهای متحرک مجهز به غبارگیر برای برش قراضههای سنگین خرسک و تاندیش کلید خورده و قرار است مرحله عملیاتی آن طی سال جاری آغاز شود. بهرهبرداری این پروژهها میتواند نقش مهمی در بالابردن میزان فراوری ضایعات در مجتمع فولاد داشته باشد.
امیدوارم با حمایتهای مدیریت و تلاش و کوشش همکاران مجتمع، فعالیتهایی که برنامهریزی شدهاند و در حال انجام هستند، به ثمر برسند. چشمانداز سال ۱۴۰۳ را مثبت میبینم. در این رابطه ژاپنیها مبحث کایزن را به معنای «بهبودهای مستمر کوچک» مطرح میکنند. یعنی باتوجه به اینکه فعالیتها در این حوزه شروع شده، شاهد بهبودهای مستمر در آنها باشیم. این روند در تمام فولاد مبارکه بهوضوح مشاهده میشود. طی سالهای گذشته در برخی موارد، بعضی از پسماندها دفن میشدند و برای امحای آنها هزینه پرداخت میشد، سال قبل و امسال اما، با فرآوری بسیاری از همان پسماندها مثل لجن قلعاندود به درآمدزایی نیز رسیده ایم به طوریکه متقاضیان برای برخی از آنها در نوبت هستند؛ بههرحال فعالیتهایی انجام شده است تا پسماندی که چند سال قبل دپو یا امحا میشد، امروز به ماده اولیه در صنعتی دیگر تبدیل شود.
برای مثال؛ از پودر اکسیدی واحد اسیدشویی در صنعت ساخت مغناطیس (آهنربا) و همچنین در تولید اسید کلروفریک و صنعت تصفیه آب استفاده میشود یا لجن قلعاندود در ساخت استاتسدیم بهکار میرود که برای صنعت آبکاری مورد نیاز است. برای استفاده از برخی کاتالیزهای مستعمل نیز چارهجویی شده است، به عنوان مثال اکسید روی میتواند در صنعت لعاب مورد استفاده قرار گیرد موارد زیادی ازایندست وجود دارد که در حال شناسایی و پیگیری آنها هستیم تا برای کاربریهای مناسب چارهاندیشی کنیم.
فراوری ضایعات غیر فلزی در فولاد مبارکه









